شنبه, 03 آذر 1403 Saturday 23 November 2024 00:00

  عصمت حبیبی 

 تخلص: پاک

تولد :  ۱۳۴۷

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

مربی هنری و ادبی در کلاس های عمومی و خصوصی ادبیات

مؤسس انجمن ادبی نسیم

  تالیفات                      

1- «ترانه های باور» در قالب کلاسیک چاپ سال۸۹،انتشارات گفتمان اندیشه معاصر

۲- «نفسی را به تماشای خودم » در قالب شعرسپید چاپ سال۱۴۰۰ انتشارات سنجش و دانش

۳- کتاب پژوهشی تحلیلی «بلاغت تصویر در اشعار هوشنگ ابتهاج، بر پایه عناصر کلاسیسم، رمانتیسم، سمبولیسم» چاپ ۱۴۰۱ انتشارات راه دکتری

۴- «کمی آن سوتر» در قالب شعر کلاسیک و سپید، اکثرا شامل غزل های عاشقانه و اجتماعی و.... در دست چاپ

۵- «زمزمه های روح»

اشعار آیینی در دست چاپ.

۶- شعر کودک« دیگه نمی گیم کثیفه، اسمش شده لطیفه» چاپ ۱۴۰۱ انتشارات ماهواره

7- شعر کودک« مسافرای بارونی، قطارشون آسمونی» در دست چاپ

می باشد.

نمونه اشعار:

غزل

يک قلب و صد شور رسيدن

دل مي زند آهنگ ديدن

مي خواندم انگور چشمش

در لحظه هاي سيب چيدن

مي خواندم آن دورترها

حسي براي پرکشيدن

شايد خبر دارد که من هم

لبريزم از ميل پريدن

کي مي شود با خوش خيالي

جام نگاهش را چشيدن

سخت است عمري در پي او

در عالم رويا دويدن

//////

از نفس افتاده ام در جستجوی چشم تو

خسته از بی حاصلی ها بی سبوی چشم تو

دور از چشمان مردم با خیالت گم شدم

در هزار ویک شب پر های و هوی چشم تو

در مدار عشق سرگردان به دنبال نگات

ای خدای رازها راز مگوی چشم تو

خاطرات بودنت را خواب می بینم بگو

عاقبت وا می شود چشمم به روی چشم تو؟

زنده بودن بی نگاهت کار آسانی که نیست

سر به روی خاک دارم روبروی چشم تو

گونه هایم دشت باران خورده شد پلکی بزن

سخت سوسو می زند چشمم به سوی چشم تو

////

شعرسپید

زبان ها

زندانیٍ سکوت

لب ها،

واژه های در هم پیچیده!

حنجره ها رجز خوان....

فروتنانه،

به هیئت سکوت،

   در خویش دفن میشویم!!!!

لبخندی تلخ بدرقمان!!!!

تو را سروده ام

   آنقدر سپید

که تمام واژه ها شعرت...!!!!

ممنوعی!

،اما

هر لحظه در ذهنم منتشر می شوی

//////

رباعی

آیینه ی روز های روشن هستم

مضمون تمام شاعران من هستم

بی من همه جا پای غزل می لنگد

بر من بزن آفرین که یک زن هستم

نوشتن دیدگاه