عباس صفایی مرام
شاعر
تخلص : صفایی
تولد : 1303
درگذشت : 22 تیر 1361 شمسی بر اثر سکته قلبی
آرامگاه : امامزاده سید ابراهیم فروشان
فعالیت ها:
- عضویت درانجمن ادبی کمال اصفهان ازسال 1332
- ازبنیانگذاران انجمن ادبی سروش
- سرودن غزل وقصیده با مضامین اخلاقی، اجتماعی و عرفانی
اثر:
دیوان صفا
صفایی در مکتبخانه با خواندن و نوشتن آشنا شد و در نوجوانی به سرودن شعر روی آورد. در سال 1332 به اتفاق زنده یاد استاد خلیل بلدی (باغبان) به انجمن ادبی کمال اصفهان راه یافت و از محضر اساتیدی چون صغیر، بصیر و شکیل اصفهانی بهره های فراوان برد. وی از مشوقان و بنیانگذاران انجمن ادبی سروش بود.
قالب بیشتر اشعارش غزل و قصیده با مضامین اخلاقی، اجتماعی و عرفانی است. اشعار عاشورایی و نوحه های سینه زنی اهل بیت (ع) هم دارد. یکی از خیابان های شهر به نام این شاعر نام گذاری شده است.
آثار:
دیوان صفا: مجموعه اشعار استاد صفایی چاپ 1389
نمونه اشعار
عباس صفاییم در اینجا ای دل
از وصف دگر بود مرامم شامل
از رنج و الم گذر کنم عشقم چه
در شهر سده صفای اصفهانی که
در باره ادب
جز ادب فرق میان بشر و حیوان نیست
هر کسی نیست مودب به خدا انسان نیست
در وصف امام علی(ع)
خوش بحال آنکه هر دم هرکجا یارش علیست
فراخا اقبال آن عاشق که دلدارش علیست
نیک بخت آن سخت بیماری که درمانش از اوست
شاد دل غم دیده احوالی که غمخوارش علیست
..........
لیلای دانش
چو لیلای دانش به محمل نشیند
سیه ناقه ی جهل بر گل نشیند
ز شرق فلک شمس علم ار برآید
به خواری شب چنگ عاطل نشیند
بگاه سخن چون خردمند خیزد
فلک پای بوسش مقابل نشیند
به خون میکشد عالمی را چو مفتی
به مسند به افکار باطل نشیند
به خود چشم بد بینی خلق مگشا
که آتش چو برخاست مشگل نشیند
ستادن به چشم طمع پیش مردم
چو بهتر که با تیغ قاتل نشیند
فلک سخت گیرد به بازیچه آن را
که گه مست و گه سست و غافل نشیند
به بهمن کس ار بذر افشاند زیبد
بهاران به امید حاصل نشیند
ز تیغ زبانت میازار کس را
که سخت است اگر زخم بر دل نشییند
صفایی چه لذت از این به که جا هل
پی کسب دانش به محفل نشیند