تا اواسط قرن 14 در( سده) تعدادی از خانواده ها گاو و گوسفند در طویله متصل به خانه نگهداری میکردند. این افراد همواره شیر و ماست و رویه شیر در دسترس داشتند. ماست ها در ظروف مسی موسوم به بادیه ماسانده میشد و اضافه بر مصرف آن در پوست گوسفند ریخته تا تبدیل به ماستدر اصطلاح محلی(خیگی ) یا کیسه ای، همان ماست فشرده شود. ماست کمتر در بقالی ها در دسترس بود و کسانی که گاو و گوسفند نداشتند از همسایگانی که ماست داشتند خرید می کردند. از اوایل دهه 1360 نگهداری گاو در خانه ها به تدریج از رونق افتاد و در عوض تعدادی گاو داری در خارج بافت مسکونی دایر شدند. شیر این گاوها در ظروف پلاستیکی ماسانده و در اختیار مردم گذاشته می شد. مدتی بعد استفاده از این ظروف ممنوع و جای آنرا ظروف یکبار مصرف گرفت به تدریج این تولید کنندگان نام و نشان خود را بر روی ظروف مذکور چاپ کردند و به این ترتیب کارگاه های دارای نام و نشان در شهر شکل گرفتند، گرچه تولید لبنیات در مغازه های لبنبیاتی هم صورت می گیرد. یپنیر مصرفی پنیر سنتی موسوم به گله داری بود که گله داران به مغازه داران می فروختند و یا برای سفارش دهندگان می آوردند. این پنیرها در مغازه ها در ظروفی چوبی موسوم به (ساقو) و در خانه در ظروفی سفالی موسوم به بلونی در آب نمک غلیظ نگهداری میشد. پنیرهای بسته بندی و یا فله ای موجود در حلب، در دهه های بعد از خارج کشور وارد و عرضه میشد. در مقطعی از بعد از انقلاب میزان آن کم و حتی سهمیه ای شد. در این دوران تولید پنیر از شیر در خانه ها با استفاده از سرکه و قرص پنیر معمول گردید. در سال های بعد با احداث و توسعه کارگاه ها و کارخانه های تولید لبنیات ده ها نوع پنیر توسط آنها تولید و در بازار موجود است.
با استفاده از رویه شیر و روشی خاص فرآورده ای منحصر به فرد با عنوان «سرشیر» در بعضی از محلات منطقه از قدیم الایام تهیه و به عنوان صبحانه مصرف می گردید و هنوز هم کم و بیش در دسترس است.